Friday

انتقال


با ما در وبلاگ هفت سنگ همراه باشید

http://www.haftsang.parsiblog.com

Wednesday

تاکسی

با تاکسی که سر کار می رفتم یه مردی تو تاکسی بود که از ما جرای نذری دادن و نذر کردن حرف میزد
می گفت:تمام وسایل نذری رو آماده کردم
از قبیل :دیگ برنج و غیره ولی هنگام برگشتن تصادف بدی کردم
آخر حرفاش گفت:هر چی بیشتربه خدا نزدیک میشی بیشتر ضرر می بینی

Tuesday

وقتی

Monday

وقتی

Sunday

pes

Saturday

آنی

کارت عروسی آنی دالتون به دستم رسیده واسه 5 سال دیگه هستش گفته منم حتما برم
خیلی اصرار کرد افتخار نمی دادم منم گفتم تا ببینم
قراره من ساغ دوش شوهرش باشم
هر چند تا پنج سال دیگه میشه *گوجا ننه*
خیلی سعی می کنم قبول کنم که حرفاش درسته و اون واقعا ترشیده چه معلوم شاید اون یه مرده

Friday

ما

همه ما بی اراده به دنيا می آييم با حيرت زندگی ميکنيم و با حسرت ميميريم اين است مفهوم زندگی کردن پس هرگز به خاطر غمهايت گريه مکن و مگذار اين زمين پست شنونده آوای غمگين دلت باشد افسوس...آن زمان که بايد دوست بداريم کوتاهی ميکنيم آن زمان که دوستمان دارند لجبازی ميکنيم و بعد... برای آنچه از دست رفته آه می کشيم... وقتي كسي براي شنيدن سخنانت تمايلي ندارد تمام آواي دلت را براي تنها پناهت خداوند زمزمه كن و بدان پاكترين اشكي كه به سبب دل شكسته ات فرو ميريزي هيچ گاه از ديد خدواند پنهان نخواهد ماند. آنكس كه امروز دل تو را به جفا شكست ، يقين بدان كه فردا به تير جفاي ديگري نابود خواهد شد و اين قانون زندگي است.